سلام...
اتاق عمل. دکتر با داروی بیهوشی منتظرمه. میترسم. نمیدونم از این عمل جراحی زنده بیرون میام یه نه. دکترا گفتن زنده موندنم پنجاه پنجاهه. دکتر هی بهم نگاه میکنه و من پا پا میکنم. مثل اینکه دیگه چاره ای نیست باید برم...
مامان داره گریه میکنه. وقت رفتنه...
گریه نکن چاره ای نیست مامانی...
منو به خاطر همه بدیهام ببخش.
گناه زیاد دارم خواهش میکنم قبل از اینکه خاک روم بریزن برام یه فکری کنید و بار گناهامو سبکتر کنید...
از نظر نماز که خودتون خبرم دارید زیاد مشکل ندارم فقط ۲ سال روزه دارم که باید برام بگیرید...
وسایلمو بدید به هرکی نیاز داره...
تو اون کیف که کنار اتاقمه نامه هاییه که برا یه نفر نوشته بودم میتونید برید بخونید ولی به خودش ندید گناه داره بخونه...
آهان...
فقط یادتون نره بعدمن هرچی میتونید برام زیارت عاشورا بخونید
مامان یادت نره ها زیارت عاشورا زیارت عاشورا...
مامانو بوس کردمو رفتم به طرف دکتر و تخت جراحی...
خوابیدم رو تخت ...
خیلی میترسم یعنی ممکنه من دیگه چشمم به این دنیا باز نشه؟
وای خدای من مثل اینکه خیلی چیزا یادم رفته...
حیف شد...
اگه بمیرم...
کاش یه بار دیگه از مامان معذرت خواهی کرده بودم
کاش یه بار دیگه خنده ی بابا رو دیده بودم...
کاش خواهر و دادشمو با بچه هاشون یه بار دیگه دیده بودم...
وای دوستام. دلم براشون تنگ میشه. کاش یه بار دیگه رفته بودم وبلاگ مریم و بهش میگفتم دنیا ارزش این غصه هایی که تو میخوری نداره دیوونه...
خدایا یه عالمه داداش و خواهر تو نت دارم که هیچ کدوم با خبر نمیشن اگه من بمیرم...
کاش یه بار دیگه گفته بودم دوستت دارم را...
کاش میشد فقط یه بار دیگه زیر بارون...
افسوس
ناگهان چه زود دیر میشود...
سلام علی جریان چیه تو جای من داری میری اون دنیا صبر کن اونجا جایه منه من میخواهم برم برو وایسا تو صف به همین الکی که نیست که اوهوی تو داری جلو میزنی و من تیکه تیکه هم بشم جام رو به کسی نمیدم پس برو ته صف برو.
حالم خیلی بده خیلی.
مرسی که بهم سر زدی بازم بیا.
ممول
ایشالا حالت خوب میشه ،نگران نباش انقده خدا بزرگه
و اونوقت میدونی باید چی کار کنی
حالت که خوب شد بیا یه خبری بده
شاد باشی همیشه
نه رفیق تو جون به ازرائیل نیمدی !
ازرائیل تورو میخواد چیکار ؟!(چشمک)
راستی حالا جدی جدی میخوای بمیری ؟
از شوخی گذشته انشالله که زود خوب میشی هرچند نمیدونم چته .
و دوباره بر میگردی همینجا
( میگم تو مردنت راست باشه مهم نیست خبر دار بشم یا نه ) (چشمک) !
زودی برگرد اون دنیا خبری نیست ها . از ما گفتن !
زیباست
خوبه دکترا نگفتن احتمالش ۶۰ به ۴۰ وگرنه دیگه هیچی خدا رحم کنه...:دی
سلام..مگه میشه دوستان قدیمی و فراموش کنم....!
مثل همیشه باحال نوشتی.....
واقعا خسته نباشی....
<<<<حامد)
گاهی اوقات خیلی زود دیر میشه.........
.
.
.
سلام
دلت شاد علی جان
سلام علی جان
بقول خودت خیلی چیزا اتفاقی شبیه هم در میاد
یه پست نوشتم
ببین بازم شباهتی می بینی
تهدید شدم ین پستم فقط ۳ روز میمونه!
الله حافظ!
علی آ قااااااااا نظرت خیلی سازنده بود .
سلام رفیق.
خیلی ممنون که به وبلاگ خودت سر زدی و من و از نظرات قشنگت شرمنده کردی.
به امید ملاقات دوباره ی شما.
سلام
مرسی که به من سر زدی
امیدوارم سالیانه سال زنده باشی کنار خانواده خوبت
باید یاد بگیریم که خنده های پدر و مادر هامون رو حفظ کنیم
سلام علی آقا امیدوارم خوب باشید..[لبخند]
مرسی که پیشم اومدین و با حضور پر مهرتون منو به ادامه کارم دلگرم کردید...[لبخند]
امیدوارم که از عمل جراحی سلامت و زنده بیرون اومده باشید...
[نیشخند][چشمک]
خیلی جالب نوشته بودید...
براتون آرزوی موفقیت روز افزون دارم...
آپ هستم..خوشحال میشم پیشم بیاید...
به خالق گلهای سرخ می سپارمتون[گل]
سلام دوست من. مگه می شه من دوستای وبلاگی مو فراموش کنم. فقط یه خورده کم لطف شدم دیر به دیر میام و سر می زنم. ان شاء الله که عملت با موفقیت انجام بشه. خبرم کن. برات دعا می کنم. شاد باشی.
سلام
اوووووو
یادی از ما کردی
دلت شاد.آره خیلی زود دیر ویشه :(
ابانه ۸۴ کجا آذر ۸۵ کجا
موفق باشی ولی هیچ وقت زیر بارون تنها نشی
مثه من
یا علی یا حق
سلا علی جان
کجایی دادا ؟ چرا به روز نکردی هنوز!
نمی دونم چرا وبلاگت رو با فونت های ناجور میبینم
در ضمن من به روزم
الله حافظ!
salam
bebakhshid ke dir umadam va be khuneye ghashanget dir sar zadam
kheili webloget ghashange
man hanuz matlabe jadidi naneveshtam dar harsurat khoshhal shodam
کاش من چشامو ببندمو دیگه فردا باز نشه..........
ممنون...
سلام دوست خوبم.......به وبلاگم دعوتت میکنم.......
خوشحالم که دوباره داری وبلاگ مینویسی و از زیر عمل در اومدی........خدا همه مریضها رو شفا بده.........
سلام علی
میشه با هم تبادل لینگ کنیم
موفق باشی