او...

سلام...
سکوت...
بغض در گلو...
اشک...
جاری شد برای او...
نظرات 8 + ارسال نظر
آیدا چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:11 ب.ظ http://ayda16.blogsky.com

اشک همیشهبرای او جاری میشه ...

ای داد بی داد...

سپیده جون (بزن به سیم آخر ...) پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:03 ب.ظ http://www.yaseraha.blogfa.com

خوب بالاخره باید یه روزی این بغض هزار ساله ای که راه نفس رو گرفته با اشک شست و از بین برد .

بغض هزار ساله!؟

بی نشان جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:18 ق.ظ

جاری شد برای او.....
ایا دلیلش را فهمیدین؟؟؟

آره...
نه...

آوا جمعه 6 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:37 ب.ظ

سلام
اشکی در کار نیست مگر احساسی بی نظیر .همتای دوست داشتن اون را بدرقه کنه......

سلام...
اشکی هم در کار هست...
اونشو نفهمیدم....

سارا خانم شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:10 ق.ظ http://biriaaa.blogsky.com

سلام
خیلی وبت حال و هوای عاشقی داره
یک چیزی هست
دلت نمیخواد بیانش کنی
مشکل اکثر اقایون
خود خورید
خوب
به هر حال
خوش باشی رفیق
تا بعد

سلام...
ممنون...
اگر دردم یکی بودی چه بودی...):
شما هم...
یا علی...

پگاه شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:14 ب.ظ http://bikhiyal9.blogsky.com

ممنون که سر زدی نظرات وبم خراب بود نتونستم زودتر بیام
بای

سلام...
خواهش میکنم...
بای...

سارا خانم چهارشنبه 11 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:21 ب.ظ

سلام رفیق
بعضی اوقات به خودم میگم
اگر صبر نبود
من چه میکردم
باشه
اینم روش
این دوران نیز بگذرد
تو خوش باش
موفق باشی رفیق

سلام...
آره صبر کن...
تو هم...
یا علی...

حامد جمعه 13 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:13 ق.ظ http://www.mobil66.blogsky.com/

وبلاگه باحالی داری وقت کردی به وبلاگه ما هم سری بزن

سلام...
با حالی از خودتونه!
چشم حتما...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد