سلام...
بعضی روزها فکر میکنم بار گناهم...
کاری کرده با من که پیش تو رو سیاهم...
از خجالت بسته نگاهم...
درونم می سوزه از سوزش آهم...
یاد گرفتاریم می افتم...
یاد اون لحظه ای که می برنم...
بیاد غسل و کفنم...
یاد فشار قبرم وفریاد زدنم...
یاد عذاب و بدنم...
یاد اون لحظه ای که دوتا ملک سوال کنن...
یاد ساکت شدنم...
یاد اون شلاقایی که میزنن روی تنم...
که بگو خدات کیه...؟
قبلت کجاست...؟
چیه کتابتو اسم پیمبرتو بگو...
کمکم کن که نمونه...
جوابم توی گلو...
تو سوال اولی بگم علی(ع)
دیگه هرچی که بگن بگم حسین(ع)
من قبلتک ؟ حسیـــــــــــــــــــــــن
من کتابک؟ حسیـــــــــــــــــــــــن
من امامک؟ حسیـــــــــــــــــــــــن
من دینک؟ حسیـــــــــــــــــــــــن
دینم حسیـــــــن روحم حسیـــــــن عشقم حسیـــــــن اولحسیـــــــن آخر حسیـــــــن
مکه حسیـــــــن قبله حسیـــــــن زمزم حسیـــــــن صفا حسیـــــــن کعبه حسیـــــــن
دینم زینب و حسینه قبلم بین الحرمینه
سینه زن تو وقتی که میخواد بمیره...
دم آخر دم میگیره دم آخر دم میگیره...
اگه بگن حالت چطوره؟
میگه دلم چشم به راه مقدم حضرت امیره...
آخه شنیدم موقع مردن...
تو میای پا میذاری روی سرم...
خودت نگفتی که میام با پدرم؟
همراه جد اطهرم... باحسنم برادرم...
منتظرم باش که میام با مادرم...
اگه اومدی بالا سرم...
یه بار بگو به مادرت...
این بیچاره نوکرته...
بگو به بابات...
این غلام قنبرته...
بگو به امام مجتبی...
این دیوونه گریه کن مادرمه و مست تو و خواهرمه...
به مادرت بگو که این بنده اگر ناسپاسه...
ولی دلداده ی عطر گل یاسه...
تو عاشقی هر چی میدونه معلم عشقش عباســــــــــــــــه
دینم ولای عباسه قبلم برگ گل یاسه
دینم زینب و حسینه قبلم بین احرمینه
به خداااااااااااااااااااااااااااا
روی زمین یه شهر رویایی میبینم...
نگو دریایی میبینم...
چشامو میبندم و توی دلم یه کربلایی میبینم...
وقتی که از دور میرسی...
دو تا نور تا آسمون تلالوش تا کهکشون...
دیگه از کعبه نپرس نام و نشون...
اگه دیدی پاهات میلرزه...
تا حرم روی زمین بدنت رو بکشون...
دعا کن تا میرسی به قادریه...
بشینی رو پله های زینبیه...
تو همون جا با لطف ارباب...
نفس آخر بکشی...
با اون نفس نعره ی حیدر بکشـــــــــــــی...
علی علی علی علی علی...
التماس دعا...
سلام علی جون...ممنون که سر زدی...جواب نظرت رو هم گذاشتم... اما راجع به مطلبم چیزی نگفتی... ما بیشتر التماس دعا داریم.. از شما...
درووووووووووووووود
پست قبلیت رو داشتم می خوندم
منو خیلی وقت پیش بازی دادن
دلت بسوزه
اما به دلایل مسایل امنیتی بازی نکردم:D
دست شما مرسی به ما سر می زنی
ببین دعا یادت نره ها... مطلب آخر من شهر هرت...منتظرتم...
سلام
ممنون دوباره به من سر زدی
زیبا نوشتی دلت شاد
َعالیه...
سلام
من آپم یه سر بزن
سلام علی جون... خیلی وقته دیگه بارون نزده.. رنگ عشق به این خیابون نزده...من وبلاگم عوض شده...آدرسشو برات لینک کردم... منتظر مطالبت هستم...
یا حق...
چی بگم؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر نیان چی کار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درووووووووووووووووووووووووود
چطوری شما؟
خوبی یا بهترم؟
ببخش دیر اومدم سر بزنم
یه کم کارام تو هم پیچیده بود که تازه آزاد شدم
به محض آزادی هم اومدم پیش شما
راستی چرا آپ نکردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام علی جون من هم تسلیت می گویم
اخه اومدم یه نظر خوب بدم داداشی که نارحت شدم
امیدوارم جاش تو بهشت باشه
خوب دیگه مزاحم حالت نمیشم
منو سرافراز کردی بهم سر زدی
بای
وقتی وبلاگتو خوندم اشکهام هم با لبام برای دوستت زمزمه کردن شعر آخرت زیباترین شعری که تا به حال شنیدم من هم احساس سنگینی گناه رو روی شونه هام حس می کنم ولی می دونم که خدا و معشوقه هاش بزرگتر از اونیکه ............