سلام

  شبی بارانی

  و رسالت من این خواهد بود
  تا دو استکان چای داغ را
  از میان دویست جنگ خونین
  به سلامت بگذرانم
  تا در شبی بارانی
  آن ها را
  با خدای خویش
  چشم در چشم هم نوش کنیم...  

  ( حسین پناهی )

نظرات 3 + ارسال نظر
آوا پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:53 ب.ظ http://nesfe.blogsky.com/

سلام . ممنون از اینکه بهم سر زدی. و ممنونم از کامنتت. واقعا کاشکی می زاشتن که به هدفم برسم . اینقدر ایستادگی کردم که دارم می شکنم. مقاومت فایده نداره.. باید رفت. ممونم از مهربونیت. اگه برگشتم خبرت می کنم. شاد باشی.

فرشته عاشق جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:43 ق.ظ http://ashkedel.blogsky.com

باران ببار که بارش تو التیامی است بر درد های نگفته ام
باران من تو را ناجی فریادها می خوانم

پگاه شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:44 ق.ظ http://bachehgorbeh.persianblog.com

سلام. وبلاگ قشنگی داری. خوشحال می شم به منم سر بزنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد