و رسالت من این خواهد بود تا دو استکان چای داغ را از میان دویست جنگ خونین به سلامت بگذرانم تا در شبی بارانی آن ها را با خدای خویش چشم در چشم هم نوش کنیم...
سلام . ممنون از اینکه بهم سر زدی. و ممنونم از کامنتت. واقعا کاشکی می زاشتن که به هدفم برسم . اینقدر ایستادگی کردم که دارم می شکنم. مقاومت فایده نداره.. باید رفت. ممونم از مهربونیت. اگه برگشتم خبرت می کنم. شاد باشی.
سلام . ممنون از اینکه بهم سر زدی. و ممنونم از کامنتت. واقعا کاشکی می زاشتن که به هدفم برسم . اینقدر ایستادگی کردم که دارم می شکنم. مقاومت فایده نداره.. باید رفت. ممونم از مهربونیت. اگه برگشتم خبرت می کنم. شاد باشی.
باران ببار که بارش تو التیامی است بر درد های نگفته ام
باران من تو را ناجی فریادها می خوانم
سلام. وبلاگ قشنگی داری. خوشحال می شم به منم سر بزنی.