سلام.

ازش پرسیدم چه خبر؟

خندید و گفت:

خبرهای خوب...

نون تو سفرمون هست...

ابرو هم داریم...

 سالم هم هستیم...

حال کردم . زندگی یعنی این...

 

نظرات 12 + ارسال نظر
مریم جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 07:36 ب.ظ http://bito-hargez.blogsky.com

زندگی یعنی همین
کاش میشد درک کرد

دلت شاد

سفرکرده جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:41 ب.ظ http://safarkarde.blogsky.com

دمت گرم علی جان
با حال بود

ثمین شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:32 ق.ظ

سلام.واقعا این مطلبت در عین مختصر بودن ولی خیلی زیبا بود.
موفق باشی.

مریم یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:01 ب.ظ http://maryam-1.blogfa.com

منم پایه ی این زندگی .....

انجلیکا دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:13 ق.ظ http://www.thebluesky.blogsky.com

واقعا
این زندگی هر چی هست من دوسش دارم

مجید چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:17 ق.ظ

زندگی همچون قفسی است
تنگ
و پر از تنهایی
و چه خوب است آن لحظه
لحظه غفلت زندانبان
و پس از آن
پرواز...

موفق باشید.

مهدیه پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:32 ب.ظ

عالی بود منتظر نوشته های بعدیت هستم

غزال جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:12 ق.ظ http://gillas.blogsky.com

che khobe hamishe yeki az in adamye mosbat pishemon bashe kolli energy be adam mide

مینا شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:57 ق.ظ http://manoooto.parsiblog.com

چه ساده و زیبا...
سال نو پیشاپیش مبارک مهربون...
مدتی نیستم
برات ارزوی بهترین ها رو دارم....

قاصدک سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:05 ب.ظ http://beesayeh.blogfa.com

سلام داداشی... واقعا زیبا بود... حرف دل همه بود ... من اپدیت کردم ... یه سر به قاصدک بزن ...فدات

باروون سه‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:22 ق.ظ http://baroun.blogfa.com

بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک
شاخه های شسته ، باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگ های سبز بید
عطر نرگس ، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار!
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی پوشی به کام ،
باده رنگین نمی نوشی ز جام ،
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می باید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم !
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب !
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار !
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می شود هفتاد رنگ...

روحت بهاری ... بهارت سبز ... سال نو مبارک ...

هدی پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 05:46 ب.ظ http://www.saze-del.blogfa.com

صدایت می کنم عزیز دل

از پس دیوار بلند تنهایی ام تو را می خوانم تا با تو بمانم

صدایت میکنم نازنینم

این قلب خسته از دو رنگی های زمانه تو را میخواند تا با تو بماند

آری صدایت کردم هدی شهر عشقم

با گلویی پر خون شده چون شب آویز که هر نفس معشوق را می خواند

خونی به سرخی لبانت اما....

سرد چون روح من بی حضور گرم تو


یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد